کد مطلب:163189 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

شبهه ها و فتنه ها
شب دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیك یا اباعبدالله...

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

شبهه و فتنه چه بدعت ها و انحراف ها كه نیاورده و چه سنت هایی را كه نشكسته و چه لباس های حقی كه بر تن باطل نكرده است.

از همان روزهای اول همین شبهه بود كه دست رسول صلی الله علیه و آله را بست و كار علی علیه السلام را به بن بست كشاند و با اسم جوانی و عدالت، كرد آن چه كرد.

و در روزهای جمل و صفین و خوارج باز همین شبهه باعث شد كه با توجه به رجال و قراء و حفاظ قرآن و یا ازواج رسول صلی الله علیه و آله و یاران رسول صلی الله علیه و آله و یا قرآن بر روی نیزه ها و یا عبادت ها و شب زنده داری ها از علی علیه السلام روی برگرفتند و به دیگران پیوستند.

همان طور كه در روزهای مجتبی علیه السلام همین شبهه بود كه ذلت را به امام حسن علیه السلام نسبت داد و خنجر در پای او گذاشت.

و باز همین شبهه بود كه یاران مسلم و جمعیت طالب را حتی یك شب امان نداد، كه از قبل بشیر بن نعمان و سپس ابن زیاد با عنوان حفظ امت و تسلیم در


برابر خلیفه و خون مسلمین و لشگر شام و گندم ری، خون ها را ریخت و حرمت ها را شكست و از هیچ گمان و سوء ظنی نگذشت.

و تا امروز هم همین شبهات است كه آب را گل آلود می كند تا فتنه ها و جاذبه ها و تهدیدها و تطمیع ها زمینه پیدا كنند، تا مادران و عروسان و وسوسه گران بتوانند یاران مسلم را و بیعت كنندگان با امام زمان را از یكدیگر و از ولی جدا سازند.

شبهه زمینه ساز فتنه است و فتنه ها عامل بدعت و انحراف.

در شبهه از ابهام در اعتقاد و بینش آغاز می كنند و با هجوم به ارزش ها و اهداف و با زیر سؤال بردن روش ها و مأیوس كردن از نتیجه ها و حتمی كردن شكست و زبونی، كار بازگشت و وادادگی و تسلیم و ذلت پذیری را آسان می نمایند.در فتنه ها از نقطه ضعف ها و از طمع ها و ترس ها و تهدیدها و جلوه ها و جاذبه ها با گرفتاری ها و درگیری ها محتمل و متیقن استفاده می برند.

و با این هر دو، كار به آن جا می كشد كه از دین و سنت كنار می كشی و با بدعت و انحراف كنار می آیی و می توانی شیاطین و طاغوت ها را تحمل كنی و نمی توانی به خدا و رسول و اولیاء او سر بسپاری كه دلزدگی و خستگی و یأس از نتیجه و یا رنج از روش ها و ناراحتی از برخوردهای بد هر كدام می تواند به تنهایی انسان را بر دین بشوراند. وای به هنگامی كه این عوامل با هم جمع بشوند و تبلیغات وسیع هم، همه را زیر پوشش بگیرد و فشارهای اقتصادی و اجتماعی توان و روحیه را بشكند و نقطه ضعف ها در برابر آفت ها و میكروب ها آسیب پذیر شود و آن چه كه


با دست دشمن ممكن نبود با دست دوست عملی می شود.كه قلعه های محكم از درون فتح می شوند و دشمن شكست خورده از بیرون، جبهه ها را به داخل می كشد و در تاریكی به مقصود راه میبرد كه، «والذین كفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات»، [1] آدم ها در كنار شبهه و ابهام، زودتر صید می شوند و در تاریكی و ابهام ارزش ها، زودتر خودفروشی و دین فروشی شكل می گیرد.

و این داستان را تو امروز شاهد هستی كه چگونه ضعف ها و سستی ها جای خود را به عصیان و نفرت و حتی كفرو بازگشت می سپارد و چگونه از برخوردهای بد دوستان و جاذبه های مطلوب دشمنان دستاویزی برای ارتداد و بازگشت و یا تردد و حیرت و یا درگیری های روحی و جنگ و جدال اعصاب و یا بی خیالی و روزمرگی فراهم می شود تا آن جا كه حال شنیدن و حوصله ی گفت و گو و حتی درد دل باقی نمی ماند چون دیگر امید نتیجه و انتظار حاصلی نیست...

من معتقدم كه دنیا طلبی و فتنه ها و بازیگری های یكدسته به توزیع غلط امكانات و در نتیجه به استدعای رفاه و تقاضای امكانات و دستیابی به وسط لحاف انجامیده و معتقدم كه این برخوردهای غلط عامل این مشكلات شده است، ولی این اعتقاد را هم دارم كه مرض، بیش از آن كه به میكرب و عامل خارجی مربوط شود به استعداد و آمادگی و ضعف ها و آسیب پذیری خود ما باز


می گردد و همین است كه در این شب ها به تحلیل این ضعف ها و بررسی راه حل ها و علاج ها روی آورده ایم تا با این بازسازی بتوانیم در هر موقعیتی خوب موضع گیری كنیم، و در برخورد با شبهه و فتنه و وسوسه و بدعت، همراه نور و هدایت و بینات و فرقان بتوانیم مسلط و سالم و بهره مند باشیم.

حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه در خطبه ی آخری كه بر روی سنگ خواندند از اشتیاق به یارانی می گویند و اشك می ریزند كه، «ركبوا الطریق و مضوا علی الحق»، كه، «تلوا القرآن فاحكموه و تدبروا الفرض فاقاموه... و ثقوا بالقائد فاتبعوه...» [2] .

حضرت در این بیانات از حق و هدف و از طریق و راه و از قائد و رهبر و از آداب و فقه حركت گفت و گو دارند.

با توجه به این مطالب و همراه این بینات و با دستیابی به یك میزان مشخص و فرقان حاكم، می توان از بند شبهه رهید و زمینه ی فتنه را ضعیف كرد و از انحراف ها و بدعت ها رها شد...

هدف، راه را مشخص می كند و خصوصیات رهبر را نشان می دهد و آداب حركت و فقه راه رو را مفهوم و مقبول و مطلوب می سازد.

هدف، راه، قائد، و سنت و ادب حركت، چراغ روزهای شبهه و مركب در هنگام هجوم فتنه و امواج سهمگین آن هستند.

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة.



[1] بقره، 257.

[2] نهج البلاغه ي صبحي صالح، خطبه ي 182.